خیاطی مامان
تصمیم گرفته بودم برات لباس بدوزم. عشق نازنین مامان خودت نگاه کن ببین مامانی تونست یا نه؟ ...
نویسنده :
مامان ثريا
15:37
آب بازی
شیطنتت به حدی رسیده که برای چند دقیقه آرامش فرستادمت آب بازی ...
نویسنده :
مامان ثريا
15:26
عکسهای منتخب سال 94 سری اول
آنچه گذشت
با اینکه گفتم زود به زود به وبلاگت سر بزنم بازم 4 ماه از آخرین نوشته هام گذشت عسلی مامان روز به روز بزرگتر می شی و شیطنتات خاص تر. روزای نابی رو با هم سپری می کنیم که دیگه تکرار نمی شن. شبا اصلا خواب نداری و روزا توی مهدکودک همش خوابی. به قدری خوابت تو روز زیاد شده بود که از مهد باهام تماس گرفتن و گفتن که جرا اینقدر نیکا می خوابه مشکلی نداشته باشه خیلی نگران سلامتیت بودم بعد از رفتن دکتر و دادن آزمایش خیالم راحت شد که خدا رو شکر هیچ مشکلی نداری و صحیح و سالمی و مشکل در آوردن دندونای جدیدته.جدیدا دو تا دندون دیگه هم تو فک بالات بیرون زده. کلماتی که می تونی بگی خیلی زیاده و خیلی کم پیش می یاد که نتونتی کلمه ای رو درست تلفظ کنی یکی از اون کلمات...
نویسنده :
مامان ثريا
14:40